خواهرش به خاطر دوست پسرش که تصویر شلخته ای از او کشیده بود هیستریک شد - چقدر لاغر و صاف بود. برادرش او را آرام کرد و اندازه کمر و باسن او را اندازه گرفت و به او اطمینان داد که او عالی است! مطمئناً، قدردانی او ناکافی بود - مکیدن خروس برادرش، اما آیا دختر شایسته همدردی نبود؟ وقتی می خواست سرش را از قبل بردارد، اجازه نمی داد - اگر می خواست بزرگ شود، آن را قورت بده. و به نظر می رسید که اسپرم او مورد پسند او بود. حالا همیشه می توانست روی او حساب کند.
دختران جوانی می مکند تا پسرها را راضی کنند و آنها را در اطراف نگه دارند. نوک سینه ها موفق هستند و مردان را جذب می کنند. همه می خواهند نه تنها بیدمشک او را به جهنم بزنند، بلکه می خواهند او را در دهانش بدهند و بعد از آن تقدیر کنند. این منظره دلپذیری است - لب های شریک زندگی اش با تقدیر آغشته شده، قطرات از انتها روی زبانش می چکد، سینه هایش بوی سکس می دهد. برای یک مرد، این تصویر اوج سعادت است. با آن، دختر پایین آمده و تسلیم خود را ابراز می کند و قدرت خود را بر او تصدیق می کند.
ضربه زدن !!!!! چرا؟