فکر می کنم شوهر می داند که همسرش مرتب فیلم می گیرد. به آن نگاه کنید - او یک میکروفون روی شانه چپ خود دارد و به تلفن خود متصل است. او احتمالاً وقتی می شنود که همسر آسیایی اش در حال مذاکره با مرد بعدی روی چوب است، در خانه به شدت پرت می شود. برای مرطوب کردن سینه ها با تقدیر - من هم در صف قرار می گرفتم! نگاه کنید که نانهای او چگونه روی آن تندها بلند شده است - چیزهای زیادی برای برداشتن وجود دارد!
برادرش چه خانواده ای داشت، آن مادر آن خواهر هر دو جذاب و خیره کننده به نظر می رسند. در کل خواهر از راه رفتن مادرش اذیت نمی شود، انگار نان نمی دهد، اما به برادرش دم دستی می دهد. من همچنین در دهان چنین خواهری میزنم، او میداند که چگونه میتواند بادکنک درست کند - درست تا گلولههای خروسش که بلعیده است. جای تعجب نیست که پس از یک ضربه خوب، کلاسیک ها شروع به کار کردند.
من می خواهم یک حیله گر درست کنم!